متن روزهای پایانی دانشگاه / جملات خداحافظی از دوستان و اساتید

متن روزهای پایانی دانشگاه را به صورت گلچین در روزنو آماده کرده‌ایم. این متن‌ها شامل موضوعات مختلفی همچون دوری، خوشحالی، غم و غیره می‌شوند. در ادامه همراه ما باشید.

متن روزهای پایانی دانشگاه / جملات خداحافظی از دوستان و اساتید

جملات و اشعار روزهای پایانی دانشگاه

دانشگاه هم با تمام خوبی و خوشی هاش تموم شد. نمیدونم خوشحالی خودم رو از این بابت چطور وصف کنم! چون قراره که دیگه وارد بازار کار بشم و آینده خودم رو به صورت قطعی بسازم. تا به الان در حال آماده شدن برای آینده ای بهتر بودم و این کارم رو با موفقیت انجام دادم؛ مطمئنم که در ساختش هم همونقدر خوب عمل میکنم.

خوشحالم از اینکه دانشگاه تموم شد چون از این به بعد قراره که برای کشورم خدمت کنم و وظیفه ام رو در قبال اون انجام بدم. مهم نیست که چقدر برای درس خوندن سختی کشیدم، الان مهم اینه که من فارغ التحصیل شدم و میتونم یک فرد موثر برای میهن خودم باشم.

فردی که دانشگاه رو تموم میکنه و وارد محیط کار میشه، میتونه با عنوان شخصی بیشتر از یک نفر فعالیت کنه. اون فرد چون دانش و آگاهی کافی داره، میتونه تاثیر مطلوبی روی محیطی که در اون قرار میگیره داشته باشه. امیدوارم که با تموم شدن دانشگاهم، من هم بتونم بیشتر از یک نفر باشم و تاثیر خودم رو روی کشورم بگذارم.

درسته که دانشگاه تموم شده اما من هیچوقت از تحصیل و کسب آگاهی دست نمیکشم. همیشه چیزهای جدید برای کشف کردن وجود دارن و همیشه میشه آگاهی های جدیدی به دست آورد. تموم شدن دانشگاه به منزله تموم شدن اطلاعات در مورد یک موضوع نیست. به امید روزی که بتونم به اندازه ی کافی اطلاعات در حوزه فعالیتم به دست بیارم تا وضعیت کشورم رو از چیزی که هست بهتر کنم.

افسوس میخورم که دانشگاهم تمام شد. آخر وقتی سر کلاس استادان خود می نشستم، می توانستم از آنها آگاهی و دانش بسیار کسب کنم. آنها حتی شده به صورت رایگان وقت خود را در اختیارم می گذاشتند تا به من در ساخت زندگی ای بهتر کمک کنند. اما اکنون چه؟ اکنون من مانده ام و دنیای پیش رویم. دیگر نه آن دانشگاه را دارم و نه آن استادانی که بخواهند وقت و آگاهی خود را در اختیار من قرار دهند. چه روزهای خوبی در دانشگاه داشتم و چقدر با آرزوی آنکه زودتر تمام شود، لذتش را دیر فهمیدم.

چه بد که دانشگاه تمام شد. یادم نمی رود وقتی که مدرسه را تمام کردم و با شور و شوق زیاد به عنوان یک ترم اولی سر کلاسها حاضر شدم. اکنون آخرین ترم حضورم در دانشگاه را به اتمام رساندم و دیگر کلاسی ندارم که در آن منتظر استاد و درس دادنش بمانم. دانشگاه برایم تبدیل به یک روتین روزمره شده بود، تبدیل به عادتی که آن را دوست داشتم. اکنون قرار است از این عادت دست بکشم و این برایم خیلی سخت است.

مطالب مشابه: تبریک روز دانشجو؛ متن رسمی و ادبی ۱۶ آذر روز دانشجو

جملات و اشعار روزهای پایانی دانشگاه

وقتی که برای آخرین بار در راهروهای دانشگاه قدم میزدم، تمام خاطراتی که در آنجا برایم رقم خورده بود را مرور میکردم. چه روزهای خوبی بود، چه شیطنت هایی که سر کلاس نمی کردیم، چه استرس هایی که نداشتیم و چه خاطراتی که با همکلاسی هایم نساختیم. اکنون تمام آنها به پایان رسیده و هر کدام از همکلاسی ها، مدرک فارغ التحصیلی شان در دستشان است و به سوی آینده و زندگی شان می روند. ناراحتم برای اینکه این روزها به پایان رسید، ناراحتم برای ایران خاطرات شیرین که دیگر برایم رقم نمیخورند.

عکس نوشته روزهای پایانی دانشگاه

دانشگاه رفتن مانند کودکی انسان است. هر کسی از کودکی اش خاطراتی شیرین به یاد دارد و با خود میگوید که کاش کودکی ام تمام نمی شد. این در صورتی است که خیلی از بچه ها آرزوی تمام شدن کودکی شان را دارند. اکنون که من هم دانشگاه را به اتمام رسانده ام، با خود می گویم که کاش دانشگاه تعطیل نمی شد تا باز هم می توانستم از آن استفاده کنم. این در صورتی است که شاید خیلی از کسانی که مشغول دانشگاه رفتن هستند، با این حرف من مخالفت کنند! در هر صورت کاش قدر روزهایی که در دانشگاه میگذرانیم را بیشتر بدانیم.

جوانی ام با دانشگاه سپری شد و اکنون که دانشگاه به پایان رسیده، من هم فکر میکنم که دیگر جوان نیستم و وارد دوره ی جدیدی از زندگی شده ام. گویی دانشگاه با تمام شدنش لذت جوانی ات را هم می برد. آخر بعد از آن مجبوری به آینده و ساختن زندگی ات فکر کنی و همین دغدغه ها فرصت جوانی کردن را از تو می گیرند.

شاید دانشگاه واسه خیلی ها یه محیط مخضرف باشه که استادای با حوصله از ساعت 8 صبح تا 10 شب میان و یه ریز درس میدن اما واقعا برای من اینطور نبود. من به رشته ای که در اون درس میخوندم علاقه ی شدیدی داشتم و برای همین تمام اون لحظاتی که میتونه برای بقیه عذاب آور باشه، برای من لذت بخش بود. دلیلشم این بود که آگاهی های جدیدی در مورد رشته ام به دست می آوردم. الان دانشگاه تموم شده و من حسرت تموم اون روزایی که سر کلاس می نشستم و با اشتیاق به صحبت های استادها گوش میدادم رو میخورم.

وقتی که وضعیت کشورم و مردمی که سر کار میرن رو میبینم، با خودم میگم که ای کاش دانشگاهم تموم نمیشد. آخه نهایت دغدغه ام در دانشگاه این بود که چطور یک واحد رو پاس کنم و چطور از یک استاد نمره بگیرم. اما الان که وارد بازار کار شدم، دغدغه ام شده اینکه چطور با چالش های سخت زندگی رو به رو بشم و توی دنیای به این بزرگی بتونم گلیم خودمو از آب بیرون بکشم 🙁

خوشحالم که دانشگاه تموم شد. تموم اون کلاسای ساعت هفت و هشت صبح، اون استادای بداخلاق که با کوچکترین تاخیر غیبت رد میکردن، دوست های فابریک و اکیپ های فوق العاده، جزوه هایی که رد و بدل می کردیم، نشستن تو سلف دانشگاه و غذا خوردن، تمومش برام خاطره شد. خاطره هایی که هیچوقت نمیخوام از یادم بره.

خوشحالم از اینکه دانشگاه رو تموم کردم چون یک بار دیگه فعل خواستن رو برای خودم صرف کردم. یادم نمیره اون روزی که با خودم عهد بستم که تا آخرش برم و هیچوقت کوتاه نیام و الان هم به آخرش رسیدم و فارغ التحصیل شدم. این فارغ التحصیل شدن علاوه بر راحتی از درس و دانشگاه مزیت دیگه ای هم برام در بر داشته و اون هم افزایش اعتماد به نفسم بوده؛ اعتماد به نفس در اینکه بگم میخوام و بهش میرسم و در انتها هم به خواسته ام برسم.

نمیدونم چطور خوشحالی خودم رو از تموم شدن دانشگاهم وصف کنم. الان توی رشته ای که قراره توی بازار کار براش فعالیت کنم، کلی آگاهی های مفید دارم که میتونم ازشون در جهت پیشرفت کشورم استفاده کنم. دانشگاه با تموم سختی هایی که برام داشت ولی کلی به من در ساختن زندگی و آینده ای بهتر کمک کرد. برای همین با تموم شدنش من خوشحال ترین آدم روی زمینم.

عکس نوشته روزهای پایانی دانشگاه

خیلی ها میگن که دیگه دانشگاه رفتن به درد نمیخوره و آدم باید از همون اول به بازار کار وارد بشه. شاید این باور خیلی از آدما باشه اما باور منی که دانشگاه رو تموم کردم این نیست. باور من اینه که الان با تموم کردن دانشگاه کلی آگاهی به دست آوردم! آگاهی هایی که به واسطه ی اونها میتونم به گسترش جهانی که در اون زندگی میکنم کمک و به وظیفه ی انسان بودنم عمل کنم.

مطالب مشابه: متن تبریک روز بزرگداشت فردوسی به همراه عکس نوشته اشعار شاه ادبیات پارسی

متن احساسی پایان یافتن دانشگاه

کسی که دانشگاه رو تموم میکنه، باید خوشحال باشه! چون الان اون با آدمای عادی در سطح جامعه خیلی متفاوته. اون یک انسان با معلومات و آگاهی هست و از همین معلوماتش میتونه در جهت ساخت زندگی ای زیباتر استفاده کنه. خیلی از آدمای عادی توی زندگیشون دچار روزمرگی شدن ولی یک آدم تحصیل کرده و آگاه میدونه چطور زندگی کنه و چطور زندگیش رو پیش ببره که به روزمرگی دچار نشه.

دیگه هر طور بود دانشگاه رو تموم کردم. درسته که دیگه نمیتونم لحظاتی که در اون خاطره ساختم رو دوباره تجربه کنم اما میدونم که اون بیرون تجربه های جدیدی انتظار من رو میکشه.

خوشحالی تمام کردن دانشگاه، مثل خوشحالی سه ماه تعطیلات در تابستان برای مدرسه ای هاست. بچه ها وقتی که مدرسه شان را تمام میکنند، با شور گذراندن سه ماه تعطیلات خوشحال هستند! کسی هم که دانشگاه را تمام میکند با شور ساختن زندگی ای بهتر خوشحال است.

اکنون که مدرکم را در دست گرفته ام و دانشگاه را به اتمام رسانده ام، دارم تمام سختی ها و چالش هایی که در دانشگاه با آنها رو به رو بودم را مرور میکنم. از کنفرانس هایم وسط کلاس گرفته تا امتحاناتی که قرار بود برگزار شود؛ از صبح زود رفتن سر کلاس گرفته تا آخر شب کلاس بودن؛ از سوتی های وحشتناک جلوی استاد و دانشجویان گرفته تا دغدغه های پرداخت شهریه و مخارج دانشگاه. من همه ی این ها را پشت سر گذاشتم و به خاطر همین بسیار خوشحالم.

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا