ضرب المثل های قشنگ ایرانی [۵۰ ضرب المثل خاص معروف]

ایران عزیزمان کشوری بزرگ با تاریخی چند هزارساله و فرهنگی عمیق است. در میان این فرهنگ و تاریخ ایرانی ضرب المثل‌ها همواره جایگاه ویژه‌ای داشتند و تا به امروز این موضوع حفظ شده است. در این بخش از سایت ادبی و هنری روزنو قصد داریم ضرب المثل های قشنگ ایرانی را برای شما دوستان قرار دهیم. در ادامه با ما باشید.

ضرب المثل های قشنگ ایرانی [۵۰ ضرب المثل خاص معروف]

ضرب‌المثل‌های زیبای ایرانی

چه خوشه میوه فروشی، کس نخره خودت بنوشی.

این مثل را درباره خوراکی فروشان به طنز و طعنه به کار می‌برند.

خر را که به عروسی می‌برند برای خوشی نیست، برای آبکشی است.

در موردی گفته می‌شود که فردی زحمتکش را به جشنی دعوت می‌کنند ظاهرا او مهمان است ولی در اصل او را برای خدمت کردن دعوت کرده‌اند.

خودشو نمی‌تونه نگه داره چه طور منو نگه می‌داره؟

داستان این ضرب المثل به این صورت است که بر سفره کریم خان زند، لرزانک (چیزی شبیه به ژله) گذاشته بودند. یکی از نزدیکان گفت: میل بفرمایید. خیلی قوت دارد. کریم خان گفت: این که می‌لرزد. چیزی که خودش را نمی‌تواند نگه دارد، چه طور مرا نگه می‌دارد؟

 دو قورت و نیمش باقیه.

داستان این مثل از این قرار است که روزی حضرت سلیمان تمام حیوانات و پرندگان را به قصر خود دعوت کرد. سپس سفره‌ای پهن کرد و انواع غذاها به مقدار بسیار بر سفره نهاد. پیش از همه نهنگی سر از آب بیرون کرد و از سلیمان غذا خواست. به امر سلیمان لقمه‌ای در دهانش افکندند، بلعید و باز از سلیمان غذا خواست تا آن که تمام غذا را در دهانش ریختند و او بلعید ولی باز طالب غذا بود. سلیمان از خوراک آن حیوان تعجب کرد و از او پرسید: خوراک تو در هر روز چه قدر است. نهنگ گفت: روزی «سه قورت» و تمام این غذاها که به من دادید نیم قورت بود و هنوز دو قورت و نیمم باقیست.

 سوزن همه را می‌پوشاند؛ اما خودش لخت است.

این مثل درباره انسان‌های بخشنده‌ای به کار می‌رود که به فکر دیگران هستند و اغلب از خودشان غافل می‌مانند.

شتر دیدی، ندیدی

این مثل هنگامی کاربرد دارد که پرحرفی باعث دردسر می‌شود. آسودگی در کم گفتن است و چکار داری که دخالت کنی، شتر دیدی ندیدی و خلاص!

عروس که مادر شوهر نداره، اهل محل مادر شوهرشند.

یعنی اهل محل و همسایه‌ها در کار عروس تازه دخالت می‌کنند.

علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد

وقتی کسی دچار مشکلی میشود که‌ پیش‌ از آن‌ هم‌ میتوانسته‌ جلو مشکلش‌ را بگیرد و یا هنگامیکه‌ کسی برای آینده‌ برنامه‌ریزی می‌کند، گفته‌ میشود که‌ علاج‌ واقعه‌ قبل‌ از وقوع‌ باید کرد.

فیلش یاد هندوستان کرده

یعنی شخصی به یاد روزگار خوش گذشته افتاده است.

کفگیر به ته دیگ خورده

امروزه از این ضرب المثل موقعی استفاده می‌شود که می‌خواهند به فردی بگویند دیر رسیده و دیگر مثل قبل توانائی یا ثروت قبلی را ندارد و قادر به کمک کردن به او نیستند.

ضرب‌المثل‌های زیبای ایرانی

کوه به کوه نمی‌رسد ولی آدم به آدم می‌رسد

زمانی از این مثل استفاده می‌کنیم که قصد داشته باشیم، از ناجوانمردی و ظلم یک نفر جلوگیری کنیم یا ظلم او را یادآوری کنیم.

عکس نوشته ضرب المثل‌های ایرانی

مار از پونه بدش می‌آید، در لانه‌اش سبز می‌شود.

این ضرب المثل زمانی استفاده می‌شود که کسی از چیز یا شخصی گریزان باشد و مرتبا با آن رو به رو شود.

 مال بد بیخ ریش صاحبش

این ضرب المثل زمانی به کار می‌رود که وسیله‌ای که دارای عیب باشد، همیشه به صاحبش بازمی‌گردد و صاحب آن وسیله هم به ناچار باید آن را بپذیرد.

مال یک جا می‌رود ایمان هزار جا

این ضرب المثل در موقعیتی استفاده می‌شود که مالی از فردی دزدیده شود و مالباخته بدون اطمینان به همه کس شک و ظن داشته باشد و تهمت بزند.

ما پوستین ول کردیم، پوستین ما رو ول نمی‌کنه

این مثل هنگامی استفاده می‌شود که فردی به امید سودی در کاری دخالت کند و در آن گرفتار شود و اگر کسی به او نصیحت کند که از خیر این کار بگذر برای دفاع از خود این مثل را استفاده می‌کند.

یک خشت هم بگذار در دیگ

این مثال وقتی به کار می‌رود که کسی چیزی بپرسد و بعد از شنیدن جواب بگوید: ”خودم همین فکر را می‌کردم“ و با این حرف راهنمائی طرف را بی‌منت کند به او طعنه می‌زنند و می‌گویند: یک خشت هم بگذار در دیگ!

از درد ناعلاجی به گربه می‌گه خانوم باجی.

( وقتی که به ناچار مجبور به پذیرش چیز یا کس دیگری بشوند، این ضرب المثل را به کار می‌برند.)

آش کشک خاله‌ته، بخوری پاته، نخوری پاته.

(یعنی: این کار را باید انجام دهی. چه دلت بخواد چه دلت نخواد.)

آب از دستش نمی‌چکد

این مثل در مورد افراد بسیار خسیس استفاده می‌شود.

آب پاکی را روی دستش ریخت

یعنی ناامید کردن کسی

 از کوزه همان برون تراود که در اوست

گفتار و رفتار هر کس بر اساس ذات و درونیات اوست.

عکس نوشته ضرب المثل‌های ایرانی

از ماست که بر ماست

در موردی گفته می‌شود که شخصی از نزدیکان خود آسیب ببیند.

ضرب المثل های معروف ایرانی

 از این ستون به آن ستون فرج است

این ضرب المثل را هنگامی به کار می برند که فردی ناامید است و او را دلداری می‌دهند که در اندک فرصتی راه چاره پیدا می شود. (فرج به معنای گشایش در کار و رفع مشکل)

آستین نو بخور پلو

در موردی گفته می‌شود که افراد نادان را در لباس کهنه تحویل نمی‌گیرند و نادانان ظاهرساز را بر صدر می‌نشانند.

 آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزند

یعنی برای آن که آسیبی متوجه تو نشود، نباید جلوی چشم دیگران عرض اندام کنی.

آش نخورده و دهن سوخته

وقتی کسی را متهم به گناهی کنند ولی آن فرد گناهی نکرده باشد

 آشپز که دوتا شد، آش یا شور می‌شه یا بی‌نمک

یعنی وقتی قرار باشد دو نفر در کاری شریک شوند، حتما آن کار را خراب می‌کنند. (درست انجام ندادن وظیفه در کار گروهی)

 آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی

وقتی در جور کردن مقدمات کاری افراط کنند ولی خود کار را به درستی انجام ندهند.

اگر دعای بچه‌ها اثر داشت، یک معلم زنده نمی‌ماند.

این ضرب المثل را وقتی به کار می‌برند که کسی درباره تأثیر دعای فرزندان چیزی بگوید.

 باد آورده را باد می‌بره

هرگاه ثروت و مالی بدون زحمت نصیب کسی شود، آنرا بادآورده می‌گویند.

با طناب کسی توی چاه رفتن

ضرب المثل با طناب کسی در چاه رفتن به این معنی است که با امید فردی که هیچ لیاقتی ندارد نباید راه پیش برد.

 به قاطر گفتند: بابات کیه؟ گفت: آقا داییم اسبه.

در مورد اشخاصی گفته می‌شود که می‌خواهند با پارتی بازی و به واسطه اقوام خود به جایی برسند.

بشنو و باور نکن

وقتی کسی حرف بیهوده می‌زند تا دیگران را فریب دهد یا سرشان را گرم کند، گفته‌ می‌شود که‌ بشنو و باور مکن!

 بیلش را پارو کرده

به‌ آدم‌ ساده‌لوحی که‌ برای رسیدن‌ به‌ هدفی تلاش‌ کند، اما در آخرین‌ لحظه‌ به‌ دلیل‌ نادانی و سادگی موفقیت‌ و موقعیتش‌ را از دست‌ بدهد، میگویند بیلش‌ را پارو کرده‌ است

بین همه پیامبرها جرجیس انتخاب کرده

این ضرب المثل زمانی استفاده می‌‌شود که کسی از میان چیزهای مهمتر و معروف، چیز گمنامی را انتخاب کند یا چیزی را پیدا کند که مناسب حال او نباشد.

ضرب المثل های معروف ایرانی

چاه کن همیشه ته چاه است

یعنی کسی که توطئه می‌کند تا دیگران را به دردسر بیندازد، خودش دچار دردسر و گرفتاری می‌شود.

ضرب المثل های کهن

“افسار شتر بر دم خر بستن!”

نقل است ساربانی در آخر عمر خود،

شترش را صدا می‎زند و به دلیل اذیت و آزاری که بر شترش روا داشته از شتر حلالیت می‌طلبد. یکایک آزار و اذیت‎هایی که بر شتر بیچاره روا داشته را نام می‎برد.

از جمله؛ زدن شتر با تازیانه، آب ندادن، غدا ندادن، بار اضافه زدن و…

همه را بر می‎شمرد و می‎پرسد آیا با این وجود مرا حلال می‎کنی؟

شتر در جواب می‎گوید همه اینها را که گفتی حلال می‎کنم، اما یک‎بار با من کاری کردی که هرگز نمی‎توانم از تو درگذرم و تو را ببخشم.

نان جو، نه آستر داره نه رویه

قصد گوینده از بیان این عبارت توهین به کسی است که از نظر وی، از جمال و کمال و عرضه و کارائی و هر صفت خوب دیگری بی بهره باشد.

هر چه دیدی از چشم خودت دیدی 

شاید این عبارت از نظر ظاهری و معنایی به این منظور باشد که هر اتقاقی برای شخص می‌افتد و هر بلایی سر انسان می‌آید به دلیل دیدگاه و بینش خودش می‌باشد.

همچنین شاید اشاره به این دارد که نباید به خاطر ظاهر هر چیزی که چشم می‌بیند و مجذوب آن می‌شود برای به دست آوردن آن و رسیدن به اهداف ظاهری تلاش کرد و اسیر نتایج منفی آن شد.

حال هر چند که ممکن است این معانی صحیح باشند، اما در محاوره، عموما از این عبارت به عنوان تهدید و هشدار استفاده می‌شود و معنای دیگری ندارد.

هر کسی را بهر کاری ساختند

این ضرب‌المثل برای اشاره به استعداد و توانایی و تبحر افراد در کارهایی که به آنها واگذار می‌شود به کار می‌رود و اشاره به این نکته دارد که هر شخصی در کاری که در آن استعداد و تخصص دارد، موفق‌تر عمل می‌کند.

خیاط هم در کوزه افتاد.

خیاط افتاد توی کوزه.

افرادی وجود دارند که دائما مشکلات و مسائل و یا هر موردی از زندگی دیگران را زیر نظر داشته و در باره آنها صحبت کرده و در بین دیگران جار زده و مطرح می‌کنند، که هم جلب توجه کرده و هم گاهی باعث شرمساری دیگران شوند. زمانی که خود این افراد به مشکلات و مسائل و موارد مشابه گرفتار شوند، از این عبارت در مورد خود آنها استفاده می‌شود. مثلا کسی که در مورد شکست تحصیلی یا شغلی دیگران یا هر مورد دیگری دائما صحبت کرده و حتی به آنها سرکوفت می‌زند و این شکست‌ها را همه جا مطرح می‌کند، وقتی خودش شکست مشابهی بخورد دیگران در مورد وی می‌گویند: “خیاط افتاد تو کوزه”.

این عبارت در موارد جدی به شکل انتقام‌جویانه و تلافی‌جویانه استفاده می‌شود و در مواردی که خیلی مهم نیستند نیز به صورت مزاح و شوخی به کار می‌رود.

هر که را زر در ترازوست، زور در بازوست

این ضرب‌‌المثل در بیان قدرتی است که همراه ثروت به دست می‌آید و منظور آن این است که وقتی شخصی ثروت فراوان دارد، با استفاده از این ثروت افراد دیگر را که به علت فقر و طمع پول دور او جمع می‌شوند، بنده و مطیع خود می‌سازد و آنان چنان از وی حساب می‌برند، انگار شخص زورمندی است که دیگران از وی می‌ترسند و مطیع اوامرش هستند.

روغن ریخته نذر امامزاده میکنه

از این ضرب‌المثل عمدتا در مورد افراد خسیس و مال‌دوست استفاده می‌شود، و اغلب هنگامی به کار می‌رود که صحبت از کمک به دیگران و بخشش مال و حتی هدیه دادن به دیگران باشد. در چنین مواردی این افراد بی‌ارزش‌ترین چیزی که دارند را می‌بخشند و یا هدیه می‌دهند و یا در هنگام کمک سعی میکنند تا حد امکان از این کار طفره رفته و یا آنچنان کمک ناچیزی کنند که هیچ تاثیری نداشته باشد.

آش دهانسوزی نیست

این عبارت برخی مواقع برای تحقیر و توهین و بی‌ارزش کردن شخص، کالا، شغل، و … کلا هر چیزی به کار می‌رود. برای مثال یکی از مواردی که زیاد استفاده می‌شود و می‌تواند توهین‌آمیز نیز باشد، قبل یا بعد از ازدواج است، که متاسفانه از روی حسادت و یا به هر دلیلی با ایراد به ظاهر، ثروت، رفتار، خانواده و دیگر موارد مربوط به داماد یا عروس مورد نظر، می‌خواهند وی را از چشم طرف مقابل انداخته و نظر وی را تغییر دهند. در موارد دیگر از قبیل کار و خرید و کالا و غیره نیز همین است و اصطلاحا می‌گویند: فلانی همچین آش دهن‌سوزی هم نیست. یا فلان کالا یا شغل آش دهن‌سوزی نیست.

ضرب المثل های کهن

ضرب المثل های ایرانی

بُقچه (یا بُغچه) کسی را زیر بغلش گذاشتن

این ضرب‌المثل عمدتا به معنای عذر کسی را خواستن یا اخراج کردن شخص به کار می‌رود.

در کل هرگاه شخصی به حق و یا ناحق مدعی چیزی باشد و به نحوی برای طرف مقابل ایجاد زحمت و دردسر کند، و به جهت رفع دردسر، وی را برای همیشه دور کنند و پی کار خودش بفرستند، از این عبارت استفاده کرده و می‌گویند:

 بقچشو گذاشتم زیر بغلش.

یعنی وی را به نحوی دور کردم که هرگز و یا تا مدتهای طولانی مراجعه نمی‌کند.

شتر پیر آواز دهل بسیار شنیده

این ضرب‌المثل زمانی به کار می‌رود که بخواهند بگویند شخص آن قدر تجربه دارد که از ادعاها و حرف‌های ناامیدکننده و یا مشکلات کار نمی‌ترسد و پا پس نمی‌کشد و کار را با موفقیت انجام می‌دهد.

خوابیده پارس کردن

از این عبارت در مواردی استفاده می‌شود که فردی ادعا و یا تهدیدی کند، ولی توان و جرات انجام آن را نداشته باشد و فقط به عنوان تهدید و ادعای پوچ انجام شود. در چنین مواردی اصطلاحا گفته می‌شود: “خوابیده پارس می‌کند”.

دکمه بازگشت به بالا