شعر شاد و شیرین خوشحالی / ۴۰ شعر کوتاه و بلند شادی

در سایت ابدی روزنو مجموعه‌ای بسیار زیبا و شیرین از اشعار شاد را برای شما دوستان قرار داده‌ایم. این اشعار شاد شامل زندگی، عشق، عاشقی و غیره هستند. اگر به دنبال چنین اشعار زیبا و شیرینی هستید، در ادامه با روزنو همراه شوید.

شعر شاد و شیرین خوشحالی / ۴۰ شعر کوتاه و بلند شادی

اشعار شاد عاشقانه

تو همانی که می‌شود

چای را کنارت

بدون قند شیرین نوشید

چشم‌های تو

فرآیند اکسیژن را به همراه دارد

من از نگاه به چشمان تو

نفس می‌گیرم

دیشب آن طرز نگاه پر از احساسِ تو را…

قاب کردم زدمش بر در و دیوارِ دلم… !!!

چه فرقی می‌کند

من عاشق تو باشم

یا تو عاشق من؟!

چه فرقی می‌کند

رنگین کمان

از کدام سمت آسمان آغاز می‌شود؟!

اشعار شاد عاشقانه

می‌‌آید،

اگرچه دیر.

می‌‌آید

رفتار رنگی‌اش

از پشت بال پرستو

چه دیدنی ‌ست!

شیراز

در شب چشمانت

غزل می‌‌خواند؛

من

در شب چشمانت

حافظ می‌‌شوم

می‌پرسی: شادی چیست؟

می‌گویم: زیستن با تو

می‌پرسی: اندوه چیست؟

می‌گویم: یک لحظه با تو نبودن

می‌پرسی: زندگی چیست مرد من؟

زندگی چیست؟

می‌گویم: رها شدن درون نفس‌هات

بیرون، زیر آفتاب پاییز

دو قمری سر بر شانه‌ی یکدیگر

از من می‌پرسی:

چرا دوستم داری؟

از تو می‌پرسم:

چرا پرنده می‌‌خواند؟

چرا شکوفه می‌‌شکفد؟

یوسف صدیق

محبوب من!

فرصتی نیست؛

جهان

مسخ زیبایی شناسی مرگ است.

بیا و

زیر درخت شعرم بنشین؛

بگذار بهار واژه

از نفس‌هایت جان بگیرد

و آفتاب ”ما” اشارتی باشد

بر تعلیق داوری‌های زمستان

درباره‌ی عشق

جمالت آفتاب هر نظر باد

ز خوبی روی خوبت خوبتر باد

همای زلف شاهین شهپرت را

دل شاهان عالم زیر پر باد

کسی کو بسته زلفت نباشد

چو زلفت درهم و زیر و زبر باد

دلی کو عاشق رویت نباشد

همیشه غرقه در خون جگر باد

بتا چون غمزه‌ات ناوک فشاند

دل مجروح من پیشش سپر باد

چو لعل شکرینت بوسه بخشد

مذاق جان من ز او پرشکر باد

مرا از توست هر دم تازه عشقی

تو را هر ساعتی حسنی دگر باد

به جان مشتاق روی توست حافظ

تو را در حال مشتاقان نظر باد

خوشا دردی!که درمانش تو باشی

خوشا راهی! که پایانش تو باشی

خوشا چشمی!که رخسار تو بیند

خوشا ملکی! که سلطانش تو باشی

خوشا آن دل! که دلدارش تو گردی

خوشا جانی! که جانانش تو باشی

خوشی و خرمی و کامرانی

کسی دارد که خواهانش تو باشی

چه خوش باشد دل امیدواری

که امید دل و جانش تو باشی

همه شادی و عشرت باشد، ای دوست

در آن خانه که مهمانش تو باشی

گل و گلزار خوش آید کسی را

که گلزار و گلستانش تو باشی

چه باک آید ز کس آن را که او را

نگهدار و نگهبانش تو باشی

مپرس از کفر و ایمان بی‌دلی را

که هم کفر و هم ایمانش تو باشی

مشو پنهان از آن عاشق که پیوست

همه پیدا و پنهانش تو باشی

برای آن به ترک جان بگوید

دل بیچاره، تا جانش تو باشی

عراقی طالب درد است دایم

به بوی آنکه درمانش تو باشی

بوی شور انگیز باران می دهی

با نگاهت بر دلم جان می دهی

بسکه خوب ومھربان و صادقی

بر دلم عشقی فراوان می دهی

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان

نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست

سر فرا گوش من آورد به آواز حزین

گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست

عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند

کافر عشق بود گر نشود باده پرست

برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر

که ندادند جز این تحفه به ما روز الست

آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم

اگر از خمر بهشت است وگر باده مست

خنده جام می و زلف گره گیر نگار

ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست

پایش به جهان گشت گشوده

شیرین عسل سرخ لبم فرش گشوده

رویش به مثال ماه رخشان

زیبا رخ من چشم گشوده

از پشت تریبون دلم عشق چنین گفت

محبوب تو زیباست، قشنگ است، ملیح است

اعضای وجودم همه فریاد کشیدند

احسنت صحیح است، صحیح است، صحیح است

گيسو به هم بريز و

جهانى ز هم بپاش…

معشوقه بودن است و

بريز و بپاش ها…!

حسین زحمتکش

با عشق آنسوی خطر جایی برای ترس نیست

در انتهای موعظه دیگر مجال درس نیست

کافر اگر عاشق شود بی پرده مومن می‌شود

چیزی شبیه معجزه با عشق ممکن می‌شود

افشین یداللهی

به والله که جانانم تویی تو

بسلطان عرب جانم تویی تو

نمیدونم که چونم یا که چندم

همی دونم که درمانم تویی تو…

باباطاهر

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را

او که هرگز نتوان یافت همانندش را

کاظم بهمنی

سر به زیر و ساکت و بی دست و پا می‌رفت دل

یک نظر روی تو را دید و حواسش پرت شد

قیصر امین پور

مطلب مشابه: شعر عاشقانه خاص و زیبا؛ ۹۰ شعر گلچین شده احساسی شاعران معروف

اشعار شاد عاشقانه

لبخندت

تعادل شهر را به هم می‌‌ریزد

تو بخند

من شهر را از نو می‌سازم

هوا موی تو را که می‌بیند

نا آرام می‌شود

هیچ وقت جایی رفته‌ای

که باد نیاید؟

افشین یداللهی

مثل راهی که

هر چه می‌روی تمام نمی‌شود

مثل کتابی که

هر چه می‌خوانی تمام نمی‌شود…

دوست داشتن “تو”

بارانی ست که

هیچ وقت بند نمی‌آید!

اشعار شاد و زیبا

امروز بیشتر از دیروز دوستت می‌دارم …

و فردا بیشتر از امروز!

و این ضعف من نیست قدرت توست!

احمد شاملو

با عشق تو بی نیازم از هرچه که هست

و با عشق تو

چاره سازم هر آنچه که نیست

فروغ فرخزاد

پا برهنه تا کجا دویده‌ای ؟

که این همه

گل شکفته است!

صبر کن

عشق که شکل گرفت

لب، قلب، چشم، گویا می‌شود

و ذهن

پاک می‌شود از غبار

آن وقت

با من باش، همیشه‌ی من

می‌دونی زیباترین خط منحنی دنیا چیه؟

لبخندی که بی اراده رو لب‌های یک عاشق نقش می‌بنده

تا در نهایت سکوت فریاد بزنه

دوستت دارم

می‌گویم‌:

دوستت دارم

می‌شکفی،

گلهای باغچه تقلید می‌کنند

خدا می‌خندد و‌ می‌گوید:

امان از عشق…

تماشای موسیقی‌

بوییدن شعر

شنیدن نقاشی

مزه کردن رقص؛

دستت را به من بده

یوسف صدیق

چه خلاصه‌ی خوبیست

عطر تو بر تنِ من

جای نگاهت روی لبانم …

و من چه بزرگ‌تر می‌شوم

در امتحانِ عشقِ تو!

من شک ندارم

بهار معجزه‌ی عشق است

حتما

یک شب

یک جایی

یک بوسه‌ی گرم

برف‌های زمستان را

آب کرد.

آخر به جز عشق

چه چیزی می‌توانست

طبیعت را انقدر ناگهانی و بی مقدمه بیدار کند؟

ساینا سلمانی

بهترین جای دنیاست

آغوش چشمانت

آن جا که دلم

رؤیا به پا می‌کند

در حصار لب‌هایت

بهشتی به پهنای

از بوسه تا عشق !

مطلب مشابه: اشعار زیبای فارسی؛ گلچین زیباترین اشعار از ۱۰ شاعر معروف

اشعار شاد و زیبا

اگر نشانی‌اَم‌ را بپُرسند،

می‌گویم‌:

تمام‌ِ پیاده‌روهای‌ جهان‌!

اگر گذرنامه‌ بخواهند،

چشمان‌ تو را نشانشان‌ می‌دهم‌!

می‌دانم‌ که‌ سفر کردن‌ به‌ دیارِ چشمانت‌،

حق‌ِ طبیعی‌ِ تمام‌ِ مردم‌ِ دنیاست‌!

شعر شاد زندگی

زندگی اصلا پیچیده نیست،

خودت را

از محدودیت ها رها کن!

شادی را در آغوش بگیر

و بگذر از تمامِ نشدن ها…

غصه، هیچ گاه

چیزی را حل نخواهد کرد…

ما جوانی را

میان خاک مدفون کرده ایم

بس که در پایان هر شادی،

درآمد پیر ما…

هرگز اندر همه عالم نشناسم غم و شادی

مگر آن وقت که شادی خور و غمخوار تو باشم

بیدار شو !

امروز یعنی خوشبختی..

هدف تلاش…

امروز برای تو …

دقیقا همانیست که…

منتظرش بودی…

و حرکت کن با قدرت و شجاعت..

قرار نیست که با افکار دیگران زندگی کنیم

و قرار نیست به شیوه ای که دیگران برای ما چیدند هماهنگ شویم

خودت برای خودت زندگی کن، همانطور که دوست داری

همانطور که لذت میبری.

و مطمئن باش اگر خودت به فکر خودت نباشی، کسی در این دنیا

خوشبختی و شادی را به تو تعارف نخواهد کرد.

لبخند مسری است

همانند آنفلوآنزا

امروز کسی به من لبخند زد

و من شروع به لبخند زدن کردم

و یک نفر دیگر لبخند مرا دید

او هم لبخند زد و من فهمیدم

لبخند را به او انتقال داده ام

و ارزش آن را درک کردم

یک لبخند مانند لبخند من

می تواند در سراسر زمین پخش شود

شادی فقط از “خودت” ریشه میگیره …

نه با روابطتت

نه با شغلت

نه با پول نمیتونی شاد باشی

فقط با خودت

برای داشتن

هر چیز ارزشمندی در زندگی

باید هزینه کرد

اما خندیدن و شاد بودن

ارزشمند ترین اتفاق در زندگی است

که هزینه ای ندارد

پس بخند و پنجره ی دلت را رو به خوشبختی بگشا

شعر درباره شادی و رقص

بر باغ بهشت، نم نم ریز بپاش

آواز کلاغان دل انگیز بپاش

ای باد! بزن بکوب، ای برگ! برقص

ای عشق! غزل بر سر پاییز بپاش…

یاد گرفتم زیر سایه غم خنده کنان برقصم و نوای زندگی را سر دهم …

من می گذارم رفتنی ها بروند و ماندنی ها بمانند …

یاد گرفتم حال خوبم را وابستهٔ برق چشمان کسی نکنم …

امشب ای یارِ رها از غم و نیرنگ، برقص

با دو تا هم دل دیوانه هم رنگ برقص

بشکن خلوت بی معنی شب را، اخوی!!

هم صدا با تپش، ساعت و آونگ برقص

نگرانی که چه دارد، به سرت می آید؟

زورکی خنده بزن،، با دل دلتنگ برقص

باور کن باووووور کن

هیچ رازی وجود نداره

راز زندگی تو بی رازیش هست

تو وقتی شاد باشی

بخندی

برقصی

شاکر باشی

ارتعاشت بالا میره

ارتعاش که بالا بره

تو مدار انرژیای عالی قرار میگیری

تووووووو خالق زندگیتی

یادت نره چقدر توانمندی

امروزرا روز کودک درونت باش و

شاد باش

امروز حال دلِ من عالی است. من برای قهرمان شدن در داستانِ زیبایِ زندگی آمده ام …

کولی! دل دیوانه را، سرمست جامش کن، برقص!

هر چیز غیر از باده را،امشب حرامش کن، برقص!

کولی!! منه افتاده از پا هم،، بهاری داشتم

زخمی که از لطف خزان شد، التیامش کن، برقص

آدم های خیالباف همیشه حالشان خوب است

با کسی که دوستش دارند

به مهمانی می روند

چای می نوشند و می رقصند

شاد شادند

براى خودت زندگى کن

بپوش ؛ برقص

بگو ؛ بخند

هر طور که دلت میخواهد

یادت باشد تو

تنها کسى هستى که

میتوانى حالِ دلت را خوب کنى

برقص

شاد باش

محبت کن

زندگی همین امروز است

زندگی را سخت نگیر ..

رقص شعری است که هر حرکت آن یک کلمه است

رقص تعبیر بی انتهای زندگیست

رقص زبان پنهان روح بدن است

رقص شعر خاموش است پس تا میتوانی برقص

می رقصی از جنس سماع

می چرخی و ناز می کنی

با این هم غمزه و ناز

دلبری آغاز می کنی

می رقصی با ساز دلم

دل مرا کوک می کنی

با رقص دستانت،مرا

دیوانه تر از قبل می کنی

حانیه شفیعی زاده

زلف را زلف را شانه مزن شانه به رقص آمده است

من که هیچ آینه ی خانه به رقص آمده است

من و میخانه ی متروک جوان سالی ها

ساقی بی می و پیمانه به رقص آمده است

باز در سینه کسی سر به قفس میکوبد

به گمانم دل دیوانه به رقص آمده است

مردم شهر نظرباز و تو در جلوه گری

یار میگرید و بیگانه به رقص آمده است

شعری از آتش دیدار به لب دارد شمع

عشق در پیله ی پروانه به رقص آمده است

شعر درباره شادی و رقص

آهای روزگار !

برایم مشخـــص کن

اینبــار کــدام سازت را کوک کــرده ایی تا برایم بزنـــی

می خواهـــم رقصــم را با سازت

هماهنگ کنم … !

برقص پیش از آنکه پروانه ها

خاطره گل های پیراهنت را

برای شکوفه های پلاسیده تعریف کنند

و حریر نازکِ دامنت را

دست های زبرِ زندگی نخ کش کند…

دنیا نمےگذرد

این ماییم کہ رهگذریم…

پس در هر طلوع و غروب

زندگے را احساس کن

و مہربان باش،

شاید فردایے نباشد

شاید باشد و ما نباشیم…

فراموش نکن دنیا به کام توست. پس برقص تا دنیا مجبور شود سازش را روی حرکات تو کوک کند. برقص و زیباترین رقصت را در برابر سمفونی مشکلات به نمایش بگذار…

دست از زنده بودن بردار و زندگی کن!

بخند، آن که مجال لبخند ندارد، هرگز مجال زندگی نخواهد یافت! بخند تا هوای تازه به ریه هایت تزریق کنی…

برقص، که با چرخش بدنت، عشق را به زمین می رسانی و با گامهای موزون ات، دنیای خاکستری را سبز میکنی…

عاشق شو، که بی عشق جهان تاریک است و بی رنگ!

که بی عشق نگاهت نوری ندارد تا بپاشد بر تاریکی این حوالی!

که اگر بی چیزترینی، اما صاحب قلب یک انسانی و گویی تمام دنیا دارایی توست…

عاشق شو، که حتی اگر نخندیدی و نرقصیدی، عشق راستین هم تو را به قهقهه و هم از شوق به پایکویی می اندازد…

دست از زنده بودن بردار و عاشق شو تا زندگی کنی!

مطلب مشابه: متن عاشقانه | گلچین عاشقانه ترین متن ها برای عشق زندگی

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا