شعر روز جوان ( مجموعه اشعار زیبا درباره روز جوان )
اشعار زیبای روز جوان را برای شما عزیزان به صورت گلچین قرار دادهایم. علیاکبر در روز عاشورا نخستین فرد از بنیهاشم بود که به شهادت رسید. پدرش بر بالای جنازه او حاضر شد و قاتلان او را نفرین کرد. علیاکبر در پایین پای پدر دفن است و قبر او داخل ضریح امام حسین(ع) قرار دارد. برخی شیعیان، شب ۸ محرم را به علیاکبر اختصاص داده و سوگواری آن شب را با محوریت وی برگزار میکنند. در برخی مناطق نیز برای او تعزیه میخوانند.

اشعار روز جوان و میلاد علی اکبر
ای اهل سماوات بریزید ستاره
میلاد محمّد شده تکرار دوباره
امشب همه والشمس بخوانید
از پارۀ دل گل بفشانید
یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علیاکبر
این آینۀ ختم رسل هست حسین است
انگار محمّد به سرِ دست حسین است
این لاله و ریحان حسین است
والله قسم جان حسین است
یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علیاکبر
این در دل شب شمع شب تار حسین است
در دامن گهواره گرفتار حسین است
هم ختم رسل را جگر است این
هم خون خدا را پسر است این
یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علیاکبر
میکال بخوانید بر او لاله ببارد
جبرییل بگویید بر او وحی بیارد
لیلا ثمرت باد مبارک
قرص قمرت باد مبارک
یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علیاکبر
سر تا بهقدم حسن خدایی علیاکبر
انگار که پیغمبر مایی علیاکبر
تو چشم و چراغ همه هستی
قرآن حسین بر سر دستی
یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علیاکبر
یا فاطمه امشب به عروست نظری کن
در بیت امام شهدا جلوهگری کن
لیلا که سلامش ز خدا باد
بر دستهگلت دستهگلی داد
یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علیاکبر
مطالب مشابه: جملات تبریک مولود حضرت علی اکبر (ع) با متن، دلنوشته و جملات دلنشین

شعر روز جوان در تقویم ایران
الا ای ماه شعبان! ماه احمد را تماشا کن
جمال بیمثال حیّ سرمد را تماشا کن
در اقطاع زمین خلد مخلّد را تماشا کن
محمّـد را محمّد را محمّد را تماشا کن
ولادت یافت با حُسن رسول الله، زیبایی
جمـال ماه لیلا را ببین با چشم زهرایی
مبارک باد بر ثارالله این جانِ حسین است این
ببوسیدش بخوانیدش که قرآن حسین است این
دُرِ دریای رحمت زیب دامان حسین است این
چراغ ماه، یا خورشید تابان حسین است این؟
شگفتـا در جمـال او جمـال کبریا بینم
حسن بینم علی بینم نبی بینم خدا بینم
امیرالمؤمنین جدّ و علی شـد نـام نیکـویش
صدای «یا علی» آید به گوش از تـار هر مویش
علی خصلت، علی هیبت، علی خلقش، علی خویش
عجـب نبْـوَد که بابـا بوسـه آرد بـر دو بازویش
علی ای نفْس پیغمبر! پیمبر بین، پیمبر بین
به روی دست لیلا حضرتِ عباسِ دیگر بین
خداوندا چه خوانم گر نخوانم روح ایمانش
حسین ابن علی پیغمبر و این است قرآنش
دهان و چشم و ابرو: کوثر و تطهیر و فرقانش
حسین ابن علی پیغمبر و این است قرآنش
وجـودش از وجـود رحمۀ للعالمیـن گوید
یقین دارم که صورتآفرینش آفرین گوید
سـزد تـا خاتـم پیغمبران گوید ثنای او
عجب نبْوَد اگر جبریل وحی آرد برای او
دوای درد جان اهل دل در خاک پای او
بهشـت روح ثـارالله حسـن دلربــای او
امیرالمؤمنین زهـرا پیمبر دوستش دارد
امام مجتبی همچون برادر دوستش دارد
جوانی، بهاران زندگانی و ارزشمندترین هدیه ای است که دست روزگار تنها یک بار فرصت بهره گیری از آن را به آدمی می بخشد. نشاط و شادابی،تحرک و قدرت و انگیزه های بلند رویش و پویش، ره آورد بوستان جوانی است
روز جوان مبارک
مطالب مشابه: متن تبریک روز جوان ۱۴۰۳ با پیامک، عکس نوشته و شعر زیبا

شوكت روزگار، عزت برقرار و سعادت زندگانى، محصول باغ جوانى است.
روز جوان مبارک
متن و اشعار تبریک روز شعر
جوانی، بهترین فرصت آدمی برای پس انداز تمام خوش بختی های جهان است.
روز جوان مبارک
خداوندا ، بگذار روزهای جوانی ام را با نفس فرشته هایت شماره کنم !
جوانی ام را خوش بوتر از پیراهن یوسف کن !
روزهای جوانی ، دلنشین اند ؛ دلنشین تر از نگاه لیلی ؛ خوش آواتر از صدای تیشه فرهاد و خواستنی ترند از عشق
جوانی ، روزگار ماندنی ترین خاطره هاست . . .
روز جوان مبارک باد
جوانى، هديهاى الهى براى نيل به كمالات و ارتقاى درجات است.
روز جوان مبارک
جوانى:
بانگ است و خروش نه آرام و خموش
تحرك شديد و فعال نه آرامش و انفعال
سرمستى و افراطكارى نه اعتدال و هوشيارى
خوشدل و سبكروح نه درمانده و مجروح
روز جوان مبارک
تا می توانی جوانی کن و جوان باش اما یادت نرود که درگذشت زمان را چاره ای نیست که درمان کند و این ناچاری به خاطر این است که قدر جوانی ات را بدانی . . .
روز جوان مبارک باد .
ای پسر هرچند تو جوانی , پیرو عقل باش, نگویم جوانی مکن, لیکن جوانی خویشتن دار باش و از جوانان پژمرده مباش. چنانچه ارسطالیس می گوید جوانی نوعی از جنون است .
روز جوان مبارک
تمام هستي، در دست هاي من است و آرامش و اطمينان بي پايان گام هايم بر عرصه خاک، به هر سو مي رود. تمام آرزوها، همه اميدها و باورهاي آسماني، در من به يقين مي رسند و شادماني هايم را هيچ هراس آينده اي به لرزه نمي اندازد؛ زيرا که من جوانم
روز جوان مبارک
با زَر خيلى كارها را مىتوان انجام داد، ولى جوانى را نمىتوان خريد
روز جوان مبارک
جوانی پلی میان کودکی و پیری است . خوشبخت آن کسی است که این پل را به سلامت بگذراند . ( کونان دوویل )
روز جوان مبارک

جواني، سرمايه بي بديل هستي، بر شانه هاي من نشسته و مرا به آينده اي روشن مي برد . جواني، با دست هاي توانمندش، هيچ آرزويي را محال نمي داند و چشم هاي خوش بين هميشه اش، هيچ مقصدي را دور نمي انگارد.
روز جوان مبارک
شعر بلند روز جوان
امروز پیک خوش خبر هی حلقه بر در میزند
بر در مکرر حلقه را از عشق دلبر میزند
از نغمه در مرغ دل در سینه ام ژر میزند
شادی به صد شور و شعف از هر دری سر میزند
از شوق دل روح الامین شهپر به شهپر میزند
از عشق اکبر نعره ی الاه و اکبر میزند
گویم به اوای جلی طالی احمد امده
هر کس که بیند روی او میگوید محمد امده
بشنو تو از ژرفای دل فریاد درد اییل را
افشا گر رازی مگو گلبانگ میکییل را
از فرط شادی کن نظر لبخند عزراییل را
در وصف هاجر گوش کن تکبیر جبراییل را
کاورده از بهر خلیل امروز اسماعیل را
تا در جهان سازد علم او پرچم تجلیل را
گویم به اوای جلی طالی احمد امده
هر کس که ببیند روی او گوید محمد امده
در خانه ی خون خدا امده خدا را مظهری
قد قامتی مه طلعتی مه پاره ای مه پیکری
دریا دلی شیر او ژنی صف بشکنی نام اوری
اسلام را جان پروری پیغام را پیغمبری
نسل جوان را در جهان در خط قران رهبری
خواند حدیث عشق را در گوش زهره مشتری
گویم به اوای جلی طالی احمد امده
هر کس که بیند روی او گوید محمد امده
از لیلی حسن قدم مصداق خاتم زد قدم
مصداق ختم النبیا در ملک عالم زد قدم
در سنگر خون و شرف ان ذبح اعظم زد قدم
الاله خونین تن ماه محرم زد قدم
از دامن مریم مگر عیسی بن مریم زد قدم
در جبهه ی حق ز امر حق روح مجسم زد قدم
گویم به اوای جلی طالی احمد امده
هر کس که بیند روی او گوید محمد امده
در ماه شعبان جلوه گر شد زامر داور این پسر
کز مرز باور بگذرد با دادن سر این پسر
رونق به دین حق دهد در دشت باور این پسر
از کشته سازد پشته ها از خصم کافر این پسر
از شوق جانان بسپرد خنجر به خنجر این پسر
گردد به دشت کربلا چون لاله پرپر این پسر
گویم به اوای جلی طالی احمد امده
هر کس که ببیند روی او گوید محمد امده
باید حسین بن علی سر مست و شیدایش کند
تا در منای قرب حق چون هدیه اهدایش کند
از فرط شیدایی ورا مجنون لیلا یش کند
در سن هجده سالگی مهمان زهرایش کند
وقت شهادت دیده را محو تماشایش کند
تا در میان خاک و خون چون لاله پیدایش کند
گویم به اوای جلی طالی احمد امده
هر کس که ببیند روی او گوید محمد امده
شعر از : حمید کریمی