شعر در مورد رمضان؛ شعرهای زیبا درباره ماه رمضان و تبریک آن

شعر در مورد رمضان را برای شما دوستان قرار داده‌ایم. این ماه در روایات اسلامى ماه خدا و میهمانى امت پیامبر اکرم(ص) خوانده شده و خداوند متعال از بندگان خود در این ماه در نهایت کرامت و مهربانى پذیرایى مى‏کند؛ پیامبر اکرم(ص) مى‏فرماید: «ماه رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است، هر کس همه این ماه را روزه بگیرد بر خدا واجب است که همه گناهانش را ببخشد، بقیه عمرش را تضمین کند و او را از تشنگى و عطش دردناک روز قیامت امان دهد.»

شعر در مورد رمضان؛ شعرهای زیبا درباره ماه رمضان و تبریک آن

اشعار زیبای رمضانی

پشت کردم به گناه ، پاک شوم در رمضان

همه ترکم بکنند عیب ندارد ، تو بمان !

بی‌قرار از دیدن سقای تشنه پیش آب

اشک‌ریزان تا قیامت روزه‌دارم کربلا !

تشنه‌ی یک لحظه دیدار تو ام ، حال مرا

روزه‌داری لحظه‌ی افطار میفهمد فقط

لب تشنگی از حرمت و حرمان دو مقام است

یک روزِ محرّم نشود این رمضان ها

شاید نباشیم و نباشی سال های بعد

با اشک بردار آخرین خرما و نانت را

اشعار زیبای رمضانی

آغوش وا کن از همه سو تیر می زنند

ای جثه ی صغیر مرا جوشن کبیر

عکس نوشته اشعار رمضان

بازآ که در فراق تو چشم امیدوار

چون گوش روزه دار بر « الله اکبر » است

رمضان می گذرد با همه زیبایی ها

ای اجل ! داغ محرّم به دلم نگذاری …

یاد لب های ترک خورده ات انداخته است

دل ما را عطش لحظه ی افطار ، حسین (ع) !

لذت روزه ی ماه رمضان جای خودش

اربعین ، کرببلا ، پای پیاده عشق است

روزه ی من از برایم گشته هر دم روضه ای

چون عطش گیرم فقط یاد علی اصغر (ع) کنم

« رَبَّنـــا » مال تو ای زاهد پاکیزه سرشت

دم افطار ، همین ذکرِ « حسین (ع) » ما را بس …

روضه هر موقع بخوانند « به وقت » است اما

روضه های عطشت را رمضان باید خواند

باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک

می زند بانگ منادی که گنهکار کجاست؟

تکلیف نشد روزه به « طفل » و به « مسافر »

ای « طفل مسافر » تو چرا آب نخوردی … ؟!

مطلب مشابه: متن فرا رسیدن ماه رمضان { ۴۵ پیام و شعر زیبای تبریک رمضان }

عکس نوشته اشعار رمضان

ساقی بیار باده که ماه صیام رفت

در ده قدح که موسم ناموس و نام رفت

وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم

عمری که بی حضور صراحی و جام رفت

زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه

رند از ره نیاز به دار السّلام رفت

شعرهای کوتاه رمضان

بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد

هلال عید به دور قدح اشارت کرد

شب قدری چنین عزیز و شریف

با تو تا روز خفتنم هوس است

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

آن شب قدر که این تازه براتم دادند

روزه هرچند که مهمان عزیز است ای دل

صحبتش موهبتی دان و شدن، انعامی

شادی حافظ در عید فطر به خاطر سرآمدن دورۀکسانی است که رمضان را نمی شناسند نه به دلیل سرآمدن ماه شریف رمضان.

روزه یکسو شد و عید آمد و دل ها برخاست

می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست

توبۀزهدفروشانِ گران جان بگذشت

وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

این دهان بستی دهانی باز شد

تا خورندۀلقمه های راز شد

لب فروبند از طعام و از شراب

سوی خوان آسمانی کن شتاب

گر تو این انبان ز نان خالی کنی

پر ز گوهرهای اجلالی کنی

طفل جان از شیر شیطان باز کن

بعد از آنش با ملک انباز کن

چند خوردی چرب و شیرین از طعام؟

امتحان کن چند روزی در صیام

چند شب ها خواب را گشتی اسیر؟

یک شبی بیدار شو دولت بگیر

آمد ماه صیام سنجق سلطان رسید

دست بدار از طعام، مائدۀجان رسید

جان ز قطیعت برست، دست طبیعت ببست

قلب ضلالت شکست، لشکر ایمان رسید

روزه چو قربان ماست، زندگی جان ماست

تن همه قربان کنیم، جان چو به مهمان رسید

صبر چو ماهی است خوش، حکمت بارد از او

زانکه چنین ماه صبر، بود که قرآن رسید

شعرهای کوتاه رمضان

شعر ماه رمضان

وسوسه های نفس نگذاشت،

جانم در نهر رجب تطهیر شود؛

از در آویختگان

درخت طوبای شعبان هم که نبودم؛

ترحم فرما

و در دریای رحمت رمضانت

مستقرم نما …

بار دیگر انتظار بانگ زیبای اذان

بار دیگر خلوت دل با خدای مهربان

بستن چشم و دل و ذهن و زبانت بر گناه

روزه داری، یاریِ افتادگان ناتوان…

رمضان آمد و دل،زنده به قرآن نبی ست

از ازل تا به ابد،آینه گردان علی ست…

رمضان آمد و وا شد در غفرانی حق

بگشا دل ،که هوا مست نفسهای علی ست

برق خاشاک گنه، روزه تابستان است

دود این آتش جانسوز به از ریحان است

می توان یافت ز سی پاره ماه رمضان

آنچه ز اسرار الهی همه در قرآن است

صائب تبریزی

روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است

آری! افطار رطب در رمضان مستحب است

روز ماه رمضان، زلف میفشان که فقیه

بخورد روزهٔ خود را به گمانش که شب است

شاطرعباس صبوحی

آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟

آنکه زاغیار برد شکوه بر یار کجاست

باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک

می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست

سفره رنگین و خدا چشم به راه من و توست

تاکه معلوم شود  طالب دیدار کجاست

بار عام است خدا را به ضیافت بشتاب

تا نگوئی که در رحمت دادار کجاست

مرغ شب نیمه شب دیده به ره می گوید

سوز دل ساز بود دیده بیدار کجاست

ماه رحمت بود ای ابر خطاپوش ببار

تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست

حق به کان کرمش طرفه متاعی دارد

در و دیوار زند داد خریدار کجاست

آن خدائی که رحیم است و کریم است و غفور

گوید ای سوته دلان عاشق دلدار کجاست

من ژولیده به آوای جلی می گویم

آنکه با توبه ستاند سپر نار کجاست

ژولیده نیشابوری

ماه رمضان شد می و میخانه بر افتاد

عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد

افطار به می، کرد برم پیر خرابات

گفتم که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد

با باده وضو گیر که در مذهب رندان

در حضرت حق این عملت بارور افتاد

باز آى و دل تنـگ مرا مونس جان بـاش

وین سوخته را محـرم اســرار نهان بـاش

زان باده که در میکده عشق فروشند

ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

قُل قُل گرم سماور در اتاق

می‌برد من را به عصر کوزه‌ها

می‌برد تا لحظه‌ی افطارها

می‌برد من را به ماه روزه‌ها

آغاز ماه بندگی بر شما مبارک

مطلب مشابه: متن ماه رمضان کوتاه / اشعار و جملات معنوی درباره ماه مهمانی خدا

شعر ماه رمضان

روزه یعنی نفس خود پاک کن

قلب ابلیس درونت چاک کن

راه پرواز است سوی آسمان

ماه گردیدن بسان عاشقان

حلول ماه ضیافت الهی بر شما مبارک

از بار گنه شد تن مسکینم پست

یا رب چه شود اگر مرا گیری دست ؟

گر در عملم آنچه تو را شاید نیست

اندر کرمت آنچه مرا باید هست

ماه بندگی مبارک

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا