جملات قصار بودا / متن های معنوی و فسلفی از بودا
جملات قصار بودا را در روزنو قرار دادهایم. سیدارتا گَوتاما بودا ریاضتکش و حکیمی بود که بر پایهٔ آموزشهای وی، آیین و اندیشه فلسفی بودایی بنیان گذاشته شد. بودا میان سدهٔ چهارم و ششم پیش از میلاد در بخش خاوری هند باستان میزیستهاست. بودا میانراهی را آموخت که حد فاصلی بود میان زیادهرویهای نفسانی و ریاضت خواهیهای شدیدی که در جنبش شمنی متداول در دین او پیدا شده بود. او سپس در دیگر بخشهای خاوری هندوستان از جمله ماگدها و کوشل به آموزش پرداخت.

متنهای معنوی و قصار از بودا
“اگر ذهن روشن باشد، هر کاری که انجام می دهید یا می گویید شادی را به ارمغان می آورد که مانند سایه شما به دنبال شما خواهد آمد.”
“ما همانی هستیم که فکر می کنیم. همه آنچه که هستیم از افکار ما ناشی می شود.”
“ما فقط میهمانانی هستیم که از این دنیا دیدن می کنیم، اگرچه بیشتر آنها این را نمی دانند. کسانی که وضعیت واقعی را می بینند، دیگر تمایلی به نزاع ندارند.”
“تو هم از دنیا خواهی رفت. با دانستن این موضوع، چگونه می توانی دعوا کنی؟”
“آن اعمالی را انجام دهید که هرگز پشیمان نخواهید شد: اعمالی که به شادی و لذت آینده تبدیل می شوند.”

“چرا کاری را انجام دهید که پشیمان می شوید؟ چرا اشک بر سر خود بیاورید؟ فقط کاری را انجام دهید که پشیمان نیستید و خود را از شادی پر کنید.”
جملاتی از حکیم بودا
ذهنی که،
هنگام لمس کردن
به روش دنیا،
تزلزل ناپذیر، بی غم، بی غبار، امن است:
این بالاترین نعمت است.
“کسی که خود را تسخیر می کند بزرگتر از دیگری است که در میدان جنگ هزاران بار بر هزار مرد غلبه می کند. بر خود پیروز باش نه بر دیگران. وقتی بر خود پیروز شدی، حتی خدایان نیز نمی توانند آن را به شکست تبدیل کنند.”
“بودا خدا نیست.
بودا شخصی است که از رویای هستی بیدار شده است.
او راه غلبه بر مرگ و فراتر رفتن از رنج را یافت.
او روش را میدانست و میخواست این روش را به همه افرادی که میتوانند از مرگ و رنج که رنج را میفهمند نیز فراتر بروند، معرفی کند.
چنین چیزی وجود ندارد که اگر من به بودا ایمان داشته باشم، نجات خواهم یافت.
بودا نمی تواند شما را نجات دهد.
بودا فقط می تواند نقشه را به شما بدهد تا بتوانید خود را از جنگل رنج نجات دهید.
تو خدای خودت (نجات دهنده) هستی.”
هیچ جنگی با خونریزی پیروزی ندارد ، ،پیروزی حقیقی آن است که در میدان نبرد، هیچ شمشیری از غلافش بیرون نیاید و هیچ قطره خونی زمین را رنگین نکند؛ چراکه در جنگی که جانها قربانی شوند، هر دو طرف تنها شکست را تجربه کردهاند. هر قطره خونی که بر زمین بریزد، شکست انسانیت را فریاد میزند. حقانیت پیروزی تنها در نبردی است که جانها محفوظ بمانند و صلح بیهیچ زخمی به دست آید.
ای مسافر راه هستی، بدان که این جهان در ذات خود، تهی است اگر تنها به زنجیرهای مادی بسته باشد؛ اگر در آن طمع، خشونت، و نفرت همچون سم در جانها ریشه بدوانند. جهانی که در آن روح از یاد برود و انسان به سایهای از خود بدل گردد، گوری خاموش است که حیات را در آن دفن کردهاند.
اما همین جهان، بیکرانگی است اگر در آن خرد چون فانوسی بدرخشد، عشق چون نسیمی نرم جاری شود، و مهربانی همچون خورشید، تاریکیها را بشکافد. در این جهان، حقیقت نه در اشیاء، بلکه در آنچه با جان و دل ساخته میشود، متجلی است.
زمانی که خرد خاموش شود، دانایی به نسیان سپرده گردد، و ارزشهای انسانی زیر پای هوسهای پست لگدمال شوند، آنگاه زمین به جهنمی بدل میشود که شعلههای آن از دستان انسان زبانه میکشد. این جهنم نه در دوردستها، که در قلبهای آلوده به نادانی و کینه زاده میشود.
مطالب مشابه: جملات ویلیام شکسپیر / متنهایی درباره عشق و زندگی از بزرگترین نمایشنامهنویس تاریخ

متن های فلسفی بودیسم
“کسانی که به ادراکات و دیدگاهها میچسبند در دنیا سرگردانند و مردم را آزار میدهند.”
با احساسات ما آرزوهای همه چیز را خواهیم داشت. همه موجودات زنده برای به دست آوردن تجملات دست به هر کاری می زنند. زمانی که ما احساسات بد یا متوسطی داریم، تمایل داریم که احساسات خوب داشته باشیم. اگر احساسات خوبی داشته باشیم بیشتر می خواهیم. پس این ولع تمام نمی شود. ما همیشه بیشتر و بیشتر می خواهیم. ما میتوانیم از شش حس مختلف، شش نوع خواسته دریافت کنیم.
احساسی که از تماس با اشیاء حسی به وجود می آید، اگر به درستی تأمل نشود، به یکی از سه نوع ولع می انجامد که عبارتند از: میل به لذت نفسانی.
ولع اول معطوف به اشیاء نفسانی است و در میان جانداران عالم نفسانی بیشتر رواج دارد. میل به هستی با باور ابدیت گره خورده است. این امر مستلزم ماندگاری یک موجود زنده و فنا ناپذیری نفس با وجود انحلال بدن فیزیکی است. این عقیده در میان بودایی ها ریشه عمیقی ندارد، اما غیر بودایی ها آن را چنان محکم نگه می دارند که مانع بزرگی برای رهایی معنوی آنها می شود. اشتیاق آنها برای هستی در توهم خود دائمی و عشق آنها به لذت نفسانی آشکار است. هوس دیگری که به دلیل دیدگاه نادرست نسبت به مادی گرایی به وجود می آید، زمانی است که فرد معتقد است با مرگ دیگر وجود ندارد. یکی معتقد است که ذهن محصول جانبی بدن (مغز) است. و بدین ترتیب، وقتی جسد می میرد، این پایان داستان است. بنابراین انسان بر این باور است که قبل از مرگ باید از لذت های این زندگی لذت برد.
بودیسم، حقیقتِ ماهیت واقعی اشیا را به ما میآموزد. وظیفه ما این است که این آموزهها را تمرین کنیم تا خودمان به آن حقیقت دست یابیم. وقتی به آن دانش کامل برسیم، میتوان مطمئن بود که اشتیاقها کاملاً از بین خواهند رفت، زیرا جهل در همان لحظهای که دانش پدیدار میشود، از بین میرود.
حیوانات، فرشتگانی بیصدا در دنیای پرهیاهوی ما هستند. آنها با قلبی سرشار از محبت خالصانه و بیریا، ما را همانگونه که هستیم میپذیرند و با حضور آرامبخششان زخمهای زندگی را مرهم مینهند. عشق بیقید و شرط آنها، سایهای است که بر تنهاییهای ما میافتد و دنیای ما را به جایی گرمتر و مهربانتر بدل میسازد. اما همانگونه که آنها بیدریغ به ما عشق میورزند، ما نیز وظیفه داریم هوای این دوستان وفادار را داشته باشیم، از حقوقشان حمایت کنیم و با مهربانی و مراقبت، پاسخی شایسته به محبت خالصانهشان بدهیم. بهویژه در این روزهای سرد، که سرما جانشان را میآزارد، وظیفه ما سنگینتر است. بیایید حامیشان باشیم و گرمای عشق و مراقبت خود را به آنها هدیه کنیم.
عشق حقیقی، آن نیست که تنها به کسانی که دوستشان داری نثار کنی. عشق واقعی، مهری است که به تمام موجودات زنده میبخشی، زیرا همه ما در این چرخه زندگی به هم مرتبط هستیم. وقتی در دل دیگری شادی یا رنجی میآفرینی، در حقیقت این احساس را در خودت تقویت میکنی. پس همواره با قلبی مهربان و ذهنی آگاه زندگی کن.
کینه توزی و خشمگین ماندن مانند چنگ زدن به ذغال داغ به قصد پرتاب آن به سوی دیگری است. در نهایت این تو هستی که می سوزی.
هزاران شمع را می توان از یک شمع روشن کرد و عمر شمع کوتاه نمی شود. شادی نیز هرگز با به اشتراک گذاشتن کاهش نمی یابد.
آموزه های بودایی می تواند توسط هر کسی قابل درک و آزمایش باشد. بودیسم می آموزد که راه حل مشکلات ما در درون خودمان است نه بیرون. بودا از همه پیروانش خواست که کلام او را درست تلقی نکنند، بلکه تعالیم را برای خود آزمایش کنند. در این راه، هر فردی برای خود تصمیم می گیرد و مسئولیت اعمال و درک خود را بر عهده می گیرد. این امر باعث میشود بودیسم بهعنوان یک بسته ثابت از عقاید که باید به طور کامل پذیرفته شود، و بیشتر به عنوان تعلیمی که هر فرد به روش خود میآموزد و استفاده میکند، کمتر میشود.
مطالب مشابه: جملات صادق هدایت / متن های عمیق صادق هدایت درباره زندگی و عشق

متن هایی از مکتب بودا
شفقت شامل ویژگی های به اشتراک گذاری، آمادگی برای دادن آرامش، همدردی، نگرانی، مراقبت است. در بودیسم، زمانی که واقعاً بتوانیم خودمان را از طریق خرد درک کنیم، واقعاً می توانیم دیگران را درک کنیم.
“من به عنوان پناهگاه به بودا می روم
من به عنوان پناهگاه به داما می روم
من به عنوان پناهگاه خود به سانگا می روم. “
“برای دومین بار ، من به عنوان پناهگاه خود به بودا می روم
براي دومين بار ، من به عنوان پناهگاه به داما ميرم
برای دومین بار به عنوان پناهگاه خود به سانگا می روم. “
“برای سومین بار ، من به عنوان پناهگاه خود به بودا می روم
براي سومين بار ، من به عنوان پناهگاه به داما ميرم
براي سومين بار به عنوان پناهگاه به سانگا ميرم”
سلامتی باارزش ترین سود است.
قناعت مهمترین ثروت است.
اعتماد بزرگترین خویشاوند است.
نیبانا (آزادی نهایی ذهن و آزادی که در پایان رنج به دست می آید) بالاترین خوشبختی است.